چنانچه زبان ملی در سطح عمومی و نخبگان کاربرد و نقش کمتری پیدا کند و اشخاص یا گروه های اجتماعی بطور محسوس و قابل توجه ترجیح دهند در محاورات و مکاتبات خود از زبان غیر ملی
استفاده کنند بایدحوزه فرهنگی را درمعرض تهدید وخطردانست.(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۶)
۲-۲-۷-۱۴-۲ افزایش تولید و مصرف محصولات فرهنگی و علمی به زبان غیر ملی
زبان نیزمانند اعتقادات درمعرض رقابتهای افقی وعمودی قرار میگیرد. افزایش تولید و درمقابل، مصرف محصولات به زبان غیر ملی بطور طبیعی تاثیرات هویتی خود را ایجاد می کند.(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۶)
این امر از چند جهت اهمیت مضاعف پیدا می کند. از یک سو، زبان علاوه بر وجه ابزاری حامل مجموعه ای از ارزشها ونمادهای فرهنگی است لذامصرف مداوم یک زبان بر روی سایر شاخص های هویتی نیز موثر است.(کاروثر، ۱۳۸۱: ۲۱۳)
از سوی دیگر استفاده از زبان غیر ملی بویژه برای کشورهای ضعیفتر، امری اجتناب ناپذیر است اما مدیریت سیاسی- اجتماعی بایدبه مرز وحدود کمی وکیفی کاربرد زبان غیرملیتوجهکافی داشته باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۶)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۲-۷-۱۴-۳ عدم حضور زبان ملی در حوزه های غیر ملی
هر چه حضور یک زبان در محیط دیگران بیشتر باشد، قدرت زبان و نقش هویت بخشی آن بیشتر ارزیابی میگردد. بطور مثال زبانهای رسمی قابل استفاده در اسناد و سازمانهای بین المللی نشانهای از قدرت هویت و حوزه فرهنگی کشورهای صاحب زبانهای مذکور میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۷)
برعکس عدم حضور یا حضور غیر موثر زبان یک کشور در حوزه های فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی را میتوان نشانهای از فقدان یا کمبود قدرت و در مواردی علامتی از تهدید علیه قدرت فرهنگی آن کشور دانست. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۷)
۲-۲-۷-۱۵ تضعیف تاریخ و بنیانهای تمدنی مشترک یک ملت
تاریخ و تمدن مشترک از عوامل موثر در تشکیل یک ملت میباشد. تاریخ نیز همچون سایر شاخص های هویتی در معرض رقابت قرار میگیرد. (پای و دیگران، ۱۳۸۰: ۱۷۹)، با این تفاوت که تاریخ و تمدن ملتها، ویژگیهای خاصی نیز دارند. اولا تاریخ بدلیل خصیصه استقرار در گذشته قابل تفسیر و روایت پذیر است یعنی میتوان روایتهای مختلفی از وقایع و حوادث گذشته داشت. ثانیا، تاریخ تحریف پذیر است یعنی میتوان جای واقعیات و خیالات را تغییر داد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۷)
همچنین ارتباط تاریخ با حال و آینده نیز در سرنوشت هویتی یک ملت اهمیت دارد. بنابراین خطرات یا آفاتی که متوجه تاریخ و تمدن هویت ساز یک ملت است متنوع میباشد. مظاهر تهدید علیه تاریخ و بنیانهای تمدنی مشترک به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۷)
۲-۲-۷-۱۵-۱ روایت و تدوین تاریخ متفاوت با تاریخ ملی
در صورتی که اشخاص، گروه ها یا سازمانهای داخلی و خارجی به روایت یا تدوین تاریخی متفاوت با تاریخ مورد قبول یک ملت اقدام نمایند درواقع تاریخ مورد پذیرش راتحت تاثیر خود قرار می دهند.
این بحث، صرفنظر از درستی یا نادرستی هر یک از دو تاریخ فوق، چنین اثری را به دنبال دارد زیرا حتی بر فرض نادرست بودن تاریخ اول، در هر حال بخشهایی از هویت یک ملت مورد خدشه قرار گرفته است. البته بدیهی است چنین تعارضاتی، منشا تهدید شاخص های دیگر مانند انسجام و اجماع ملی نیز خواهد بود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۸-۲۱۷)
۲-۲-۷-۱۵-۲ انقطاع تاریخ با حال و آینده یک ملت
تاریخ و تمدن یک ملت تنها به گذشته تعلق ندارد بلکه آنچه می تواند بطور مستمر در هویت سازی موثر باشدجریان جوهرتاریخ و تمدندر زندگیحال وتعیین اهدافوآرمانهای آینده یکملت میباشد.
بنابراین اگر تاریخ یک ملت متضمن اسطوره، حماسه و حتی لباس و آیینهای خاص بوده است، احساس حضور چنین نمادهای تاریخی با تغییر ظواهر و اشکال آنها در زندگی یک ملت می تواند نقش تاریخ در فرهنگ جاری آنها را تقویت نماید. در مقابل عدم وجود این درک و احساس و حضور تاریخ تنها بعنوان یک داستان قدیمی، قدرت تاریخ را به حداقل میرساند و در نهایت این شاخص از هویت را با تهدید نابودی روبرو می کند. (پای و دیگران، ۱۳۸۰: ۱۸۴-۱۸۰)
تاثیر واقعه تاریخی کربلا در هشت سال دفاع مقدس، نمونه خوبی از جریان تاریخ در قدرت، هویت و آینده یک ملت است. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۸)
۲-۲-۷-۱۶ کاهش انسجام و تجانس اجتماعی
شکافهای اجتماعی از قبیل شکافهای قومی، نژادی، زبانی و مذهبی کم و بیش در جوامع مختلف
وجود دارد. جوامع دارای چنین شکافها و تمایزات اجتماعی از نظر چالشهای ناشی از اینگونه شکافها وضع یکسانی ندارند. دستهای از آنها علیرغم وجود شکافهای اجتماعی در طی فرایند ملت سازی موفقیت کسب نکرده اند (مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی). دسته دیگر در دوران جدید با ساخت ملت- دولت شکافها را تحت کنترل درآوردهاند(مانند برخی از کشورهای اروپایی). دسته سوم که با تاریخ طولانی خود به طور تدریجی و طبیعی، گروه های مختلف را تحت عنوان یک جامعه یا ملت درکنار یکدیگر همنشین کرده اند (مانند جامعه ایران).(ره پیک، ۱۳۸۶: ۱۶۳)
به نظر میرسد دسته نخست با چالشها و تهدیدات اساسی در حوزه شکافهای اجتماعی روبرو باشند. دسته دوم و سوم با چالشهای کمتری روبرو هستند اما دسته سوم ظرفیت پایدارتری برای ثبات وانسجام اجتماعیدارد، زیراپیوندهای انسجام بخش دراین دسته درطول زمان نهادینه شده است.
در هر حال نفس وجود شکاف اجتماعی، منبع بالقوه یا زمینهای برای برخی از چالشها و تهدیدات میباشد که مدیریت سیاسی- اجتماعی می تواند از رشد آنها جلوگیری کند. مظاهر کاهش انسجام اجتماعی به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۱۹)
۲-۲-۷-۱۶-۱ نرخ بالای اقدامات افراطی قومی، مذهبی و نژادی
بدیهی است گروه های مختلف اجتماعی از حقوق طبیعی برای حفظ هویت خود برخوردارند و به جز سیستمهایی که سیاستهای یکپارچه سازی اجتماعی را دنبال می کنند سایر نظامهای سیاسی ارادهای برحذف ونابودیخردههویتهای اجتماعیندارند.حتی برخی ازآنها که بقای هویت جامعه وملت خود را درگروهمنشینی خرده هویتهامیبینند، تلاش بیشتری برایحفظآنها دارند.(تقی لو، ۱۳۸۶: ۱۶-۱۳)
اما بر هم خوردن تعادل بین هویتهای اجتماعی و بروز رفتارهای افراطی مانند نفی هویتهای دیگر، تبلیغات توهین آمیز و رفتارهای خشن نسبت به سایر هویتها و تمامیت خواهی، آثار نامطلوبی بر حوزه اجتماعی- فرهنگی ایجاد مینماید. این نوع رفتارها علاوه بر آنکه هویت ملی و جمعی را تحت تاثیر قرار میدهد، باعث تحریک سایر هویتها میگردد و ممکن است درگیریهای قومی، نژادی و مذهبی را تشدید کند. در چنین حالتی هزینه مدیریت سیاسی بالا میرود و دولت ناچار به تخصیص منابع بیشتر به این بخش خواهد بود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۰)
۲-۲-۷-۱۶-۲ تبلیغات یا اقدامات تحریک کننده دولتها یا گروه های خارجی
شکافهای اجتماعی بستری برای تامین اهداف و اغراض سیاسی دولتها یا گروه های خارجی است. این بستر در مورد هویتهایی که در بیش از یک کشور حضور دارند آمادهتر و قویتر میباشد. (Buzan & others, 1998: 126)
از سوی دیگر کشورهای رقیب یا دشمن و همچنین گروه های مخالف سیاسی از این بستر بیش از کشورهای همکار استفاده می کنند اما درهر حال حتی کشورهای اخیر نیز بهره برداری شکافهای قومی در کشور دیگر یک امکان و ظرفیت مناسب تلقی میگردد. بنابراین بطور کلی اقدامات تحریککننده دولتها و گروه-های مخالف را باید نشانه-ای از تهدید علیه انسجام اجتماعی تلقی کرد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۰)
۲-۲-۷-۱۶-۳ وجودیا افزایشتفاوت معنیداردرتوسعهیافتگیمناطق قومی،مذهبیونژادی مختلف
درک تفاوت توسعهیافتگی در مناطق مختلف که ان مناطق به هویتها و گروه های اجتماعی متفاوت تعلق دارند با مبانی و جوهره انسجام و تجانس اجتماعی تعارض دارد و قدرت اجتماعی را کاهش میدهد.(قاسمی، ۱۳۸۶: ۴۷۱)
برعکس، حرکت معنادار درجهت کاهش و رفع تفاوتها نشانه افزایش اعتبار، مشروعیت و قدرت انسجام اجتماعی است. به همین دلیل یکی از منابع تولید بحران هویت، وجود شکافهایی از قبیل حاشیه- مرکز میباشد. در مورد ظهور تفاوتهای فوق، عمدی یا غیر عمدی بودن ایجاد یا افزایش آنها تاثیر چندانی ندارد و تهدیدات مورد نظر از این علامت و نشانه، قابل دریافت و درک میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۱)
۲-۲-۷-۱۶-۴ عدم انطباق مرزهای جغرافیایی و مرزهای هویتی
در برخی از کشورها، هویتها با مرزهای جغرافیایی منطبق نیستند. به عبارت دیگر مرز جغرافیایی که یکی از شاخص های هویت ملی و دولت- ملت میباشد نمیتواند تمام هویت ملت را در خود جای دهد وهویت اعضای جامعه داخل مرز بااعضای خارج از مرزیکسان است.(مانندو.ضع اکراد، آذریها، بلوچها و عربها در ایران وکشورهای همجوار یا مانند فلسطینیان).(Buzan & others, 1998: 126)
چنین وضعی خود به خود می تواند منبع چالشهای گوناگون اجتماعی- سیاسی باشد. بنابراین شرایط
فوق را نشانه عمومی وکلی ازتهدیدات اجتماعی- فرهنگی بدانیم اگرچه همین وضعیت، فرصتهایی را در اختیار کشور تهدید شونده قرار میدهد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۲-۲۲۱)
۲-۲-۷-۱۷ تغییرات شدید جمعیتی
جمعیت عنصری مهم در مطالعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. جمعیت یکی از منابع امنیت و قدرت تلقی می شود و تغییرات آن برای سیاستگذاران قابل اعتنا میباشد. تغییرات جمعیتی در اشکال مختلف قابل بررسی است . بطور مثال تغییرات طبیعی یا غیر مترقبه؛ تغییرات کند یا تند؛ تغییرات کمی (کاهش یا افزایش) یا تغییرات کیفی (مانند دگرگونی نسلی) همگی دارای اهمیت میباشند و به همین دلیل برخی از این تغییرات، تهدیداتی برای جامعه مفروض ایجاد مینمایند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۲)
مظاهر تغییرات جمعیتی به شرح زیر میباشد.
۲-۲-۷-۱۷-۱ مهاجرتهای شدید
مهاجرت یکی از عواملی است که بر ترکیب جمعیتی تاثیر میگذارد. مهاجرت از- به یک کشور درهر حال تاثیرات مثبت یا منفی ایجاد مینماید. در صورتی که روند مهاجرت و نسبت ورودی و خروجی آن با توجه به برنامه ریزی و اهداف مشخص صورت گیرد طبعا آثار مثبت بیشتری خواهد داشت. برخی از کشورها از این طریق به اقتصاد، توسعه دانش خود کمکهای زیادی کردند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۲)
اما در مواردی که مهاجرت بصورت ناخواسته، شدید و غیرمتعارف اتفاق میافتد چالشها و تهدیدات متنوعی را تولید می کند. این نوع مهاجرتها معمولا در شرایط وقوع جنگ خارجی، درگیری مسلحانه داخلی و وقوع حوادث وبلایای طبیعی قابل مشاهده است. چنانچه کشوری درچنین شرایطی، پذیرای مهاجرانزیادی باشد،هویت فرهنگی- اجتماعیخودرادرمعرضتهدیدوخطرمیبیند.(بوزان،۱۳۷۸: ۱۱۵)
این نوع مهاجرت ظرفیت زیادی برای افزایش تعارضات قومی – مذهبی، تاثیرگذاری بر باورها و سنتها، افزایش جرائم و ناهنجاریهاو… دارنـد.(پژوهشـکده مطالـعات راهبـردی، ۱۳۸۱، تهـدیدات
اجتماعی- امنیتی اتباع بیگانه «گزارش تحقیقاتی»)
۲-۲-۷-۱۷-۲ کاهش شدید جمعیت یا رشد بیرویه آن
در شرایط خاصی مانند جنگهای تمام عیار یا حوادث طبیعی فراگیر ممکن است بخش قابل توجهی از جمعیت از بین برود. این امر هم از جهت هویت خاص جمعیت از بینرفته و هم تاثیر بر هویت جمعی و ملی قابل تحلیل است. زیرا گاه ممکن است تمام یا اکثریت جمعیت نابود شده به یک خرده فرهنگ تعلق داشته باشند. در چنین حالتی بر هم خوردن تعادل گذشته بین هویتها می تواند زمینه چالشهای جدید را فراهم آورد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۳)
ازسوی دیگر در مواردی که جمعیت مذکور به مجموعه هویتها یا هویت ملی مربوط باشد نیز مساله اهمیت دارد.(بوزان، ۱۳۷۸: ۱۱۷) این امرخصوصا در کشورهایی با جمعیت کم که از جهات گوناگون اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به آحاد جمعیت خود وابسته هستند مهمتر میباشد. علاوه بر این، در برخی موارد بدلیل قرار گرفتن کشورهای با هویتهای گوناگون در همسایگی یکدیگر، کاهش محسوس جمعیت یک هویت، باعث ترغیب هویت دیگر (کشور همسایه) به افزایش تهدیدات میگردد. همچنین رشد بیرویه جمعیت می تواند با کاهش منابع و افزایش معضلات فرهنگی و اجتماعی بر امنیت و قدرت ملی تاثیر بگذارد.(مجتبی عطار زاذه، ۱۳۷۸: ۷۴)
۲-۲-۷-۱۷-۳ جوان شدن جمعیت و دگرگونی نسلی
جمعیت علاوه بر جنبه های مادی و فیزیکی متضمن جنبه های معنوی، روانی و فرهنگی است زیرا پایگاه اصلی استقرار هویتهای جمعی، جمعیت میباشد. بنابراین گاهی تغییرات جمعیتی از جهت کیفی وفرهنگی اهمیت بیشتری پیدا می کند.جوان شدن جمعیت و تغییرنسلی ازایننظرقابلتوجه است.
با تغییر یک نسل، بینشها، نگرشها و روشهای نسل گذشته درمعرض تغییر ودگرگونی قرارمیگیرد (ولیپور، ۱۳۸۳: ۴۶۱)
البته کمیت یا کیفیت این دگرگونی به عوامل مختلف مانند سرعت دگرگونی نسلی و وضع آموزش و انتقال هویت از نسل گذشته به نسل جدید و برنامه ریزی، مدیریت و سیاستهای جمعیتی بستگی دارد. اگر سرعت دگرگونی نسلی بالا و وضع آموزش و سیاستگذاری ضعیف باشد باید انتظار داشت که تغییر نسلی به تغییرات مهم فرهنگی و هویتی منجر گردد لذا این نشانه قطعا بر تهدیدات فرهنگی-اجتماعی امنیت وقدرت ملی موجود دلالت خواهد کرد.(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۲۴)
۲-۲-۷-۱۷-۴ مهاجرت جمعیت روستا به شهر و توسعه حاشیهنشینی