ازدواج با محرم منع شده(در تورات)اما نه به طور کامل و محارم معرفی شده عبارتند از دختر، مادر، زن پدر، خواهر، نوه، خواهر ناتنی، عمه، برادرزاده، عمو نسبت به برادر زاده، عروس نسبت به برادر شوهر چنانچه ملاحضه میفرمایید موضوع حرمت با مادر و خواهر رضاعی و نیز حرمت دائی با خواهرزاده ی خود و یا عمو با برادرزاده ی خود در متن صریح تورات وجود ندارد و یهودیان به همین مناسبت به خود اجازه میدهند ازدواج با محارم خود را (شاید به همین دلیل است که بیماریهای ارثی در میان یهودیان شایع تر است). [۷۶]
بند سوم: ازدواج در دین زرتشت:
هر فرد زرتشتی موظف است چون به سن بلوغ برسد برای خود همسری برگزیند و زندگی خوش خانوادگی را تحت لوای مهرو محبت و یگانگی و یکرنگی با او آغاز نماید و در طول زندگانی خود بکوشدکه با تولید و پرورش فرزندانی نامور و لایق موجبات خوشبختی ومردم کشور خویش را فراهم و در عین حال افرادی به طرفداران دین راستی و قوای سپنتامید بیفزاید تا به وسیله گسترش فروزههای اشوئی و پاکی و راستی و درستی لشکریان انگره مینو را منکوب و هدف آخرین مزدیسنا را که ریشه کن کردن و از بین بردن ناپاکی و پلیدی و بدی از دنیاست را عملی سازد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-در ایران باستان مرد زن دار بر مرد بیزن و آن که دارای اولاد بود بر مرد بدون فرزند برتری داشت. [۷۷]
-یک دختر جوان اگر پس از رسیدن به سن بلوغ بدون شوهر و فرزند میماند روحاً پژمرده و ناشاد بود. [۷۸]
و از در گاه اهورا در خواست داشت که شوهری جوان و زیبا، تندرست خوش اخلاق و سخن دان نصیب او گرداند. [۷۹]
واین خوشبختی زمانی کامل بود که او قادر بود فرزندانی سالم از ان شوهر به دنیاآورد. [۸۰]
الف: تعدد زوجات در دین زرتشت
تعدد زوجات در دین زرتشت جایز نیست و به گرفتن یک زن فرمان داده شده است همان گونه که یک زن نمی تواند در ان واحد چند شوهر داشته باشد، برای مرد هم گرفتن چند زن روا نیست مگر این که مرگ یا علتی دیگر از علل بیان شده در آیین زرتشتیان زن اول را از او جدا کرده و عملاً و شرعاً بدون زن باشد.
ب: سن بلوغ و رشد عقلی در دین زرتشت
سن عادی بلوغ در هر دو جنس زن و مرد پانزده سالگی است. [۸۱]
در این سن است که سدره کمرین مقدس ارزانی داشته میشود و پسر و دختر پای در اجتماع میگذارند و بالغ و رشید میشوند و به موجب اوستا ازدواج تا پایان پانزده سالگی ممنوع است.
اما حدود قانونی ازدواج در آیین زرتشت برای دختر و پسر ۲۱ سالگی است.برابر یک روش کهن وپذیرفته شده ی باستانی، همه جوانان دختر و پسر باید آیین سدره پوشی را انجام دهند تا زرتشتی شناخته شوند.در باره سنی که آیین باید انجام شود، دیدگاههای چندی وجود دارد برخی انجام ان را هنگامی که جوان به سن بلوغ رسیده و توانایی شناخت خوب از بد را دارد، سفارش میکنند.و برخی دیگر انجام آن را پیش از رسیدن به سن بلوغ لازم میدانند.امروز در ایران کودکان را بین سنین هفت و یازده سدره پوشی میکنند. [۸۲]
سدره پیراهنی است گشاد، با آستین کوتاه و بدون یقه که از پارچه سفید درست شده و زرتشتیان آن را در زیر لباس دیگر میپوشند. [۸۳]
سدره پوشی به منزله ی زایش نوین است در دین.این آیین را«نوزاد»و یا«نوزات» میخوانند. نوزاد یعنی دوباره متولد شدن و نوزات یعنی افزوده شدن یک پرستنده دین.
آیین سدره پوشی تجسمی از بنیادهای اندیشه ای دین و پیمانی است که جوانان میبندند که نسبت به بنیادها و ارزشهای اخلاقی دین پابرجا و وفادار بمانند.
ج: اجازه ی پدر یا ولی برای ازدواج
برای این که ازدواج کاملاً قانونی باشد، لازم است که پدر، برادر، عمو یا قیم دختر قباله ی عقد را امضاء کند.اما آنچه دختر از ایشان خواستار است، بیشتر از آن که میل و اراده ی ایشان باشد، رضای ایشان است.
بر طبق آداب و رسوم دیده میشود که وظیفه خواستگاری به عهده ی پدر یا سرپرست میباشد.
اجرای مراسم نامزدی یا زناشویی مادامی که پسر و دختر به بیست ویک سالگی نرسیده باشد باید علاوه بر رضایت طرفین، رضایت والدین پسر و دختر نیز باشد و در صورتی که یکی از والدین در حیات نباشد رضایت پدر یا مادر شرط خواهد بود. چنان چه از والدین هیچ یک زنده نباشند و اجازه جد با نبودن جد اجازه ی جده تا بیست یک سالگی لازم است. [۸۴]
در دین زرتشت نیز مراسم خواستگاری و نامزدی وجود دارد.و طبق آیین خاصی برگزار میشود.
د: مراسم خطبهعقد (آیین گواه گیران)
دراین مجلس بزرگان و موبدان حاضر میشوند، مبد پس از شنیدن اقرار رضایت از عروس و داماد اندرزهای سودمنداخلاقی و دینی داده برایشان دعا میکند.[۸۵]
ح: مهریه و نفقه در دین زرتشت
مهریه و نفقه در دین زرتشت وجود دارد .
در واقع اقتضای رسم ایرانی این است که در در هر گونه معامله ای همیشه به واسطه هدیه (پیشکش) بتوان از لطف و مرحمت یکی برخوردار شد.پس موضوع در اینجا موضوع هدیه ایست که به پدر زن داده میشود. [۸۶]
در ایران مخصوصاً در دوره ساسانی بر اساس مذهب زرتشت زن و شوهر سیستم اشتراک اموال را میپذیرفتند و در نتیجه منافع مالی زوجین یکی میشده است. [۸۷]
چنانچه در آیین زرتشت مقرر شده است که شوهر باید هستی خود را از هستی زن جدا نداند و او را از هر گونه رنج و آسیب سرما و گرما نگه داشته، و خوراک و پوشاک را در حد توان از وی دریغ مدارد.
زر تشتیان پس از انحلال نکاح، طبق شرایطی زن را مستحق نفقه میدانند، چنانچه آیین نامه زرتشتیان[۸۸]مقرر میدارد که اگر علت طلاق امر خلاف عفت و به تقصیر زن نباشد، دادگاه با ملاحظه دارائی زن و شوهر امر خواهد کرد که شوهر برای مخارج زن تا مدتی که زن شوهر دیگری اختیار ننموده، مبلغی به صورت دفعی یا اقساطی بپردازد.
گفتار دوم: ازدواج در ایران
بند اول: ازدواج در قوم پارت
ازدواج به صورت تعدد زوجات در نزد پارتیها متداول بوده؛اما بیش از یک زن عقدی نمی توانستند داشته باشند.تعدد زنان غیر عقدی در میان آنان و به خصوص در خانواده- ی سلطنتی از زمانی متداول شده بود که به ثروت رسیده بودند؛ زیرا زندگانی صحرا گردی، مانع از داشتن زنان متعدد بود.زن قبل از فوت شوهرش نمی توانست شوهر دیگری اختیار کند ، یعنی طلاق جایز نبوده، اما زن محترمه در صورت عدم رضایت ازشوهر خود، به آسانی طلاق میگرفته است.مرد فقط در چهارمورد میتوانسته است زن خود را طلاق دهد: ۱- وقتی که زن عقیمه بوده ۲- به جادوگری میپرداخته ۳- اخلاقش فاسد بوده ۴- ایام قاعده را از شوهرش پنهان میکرده است. [۸۹]
بند دوم: ازدواج وخانواده در دوران ساسانی:
اصل تعدد زوجات، اساس تشکیل خانواده به شمار میرفت.در عمل، عده ی زنانی که مرد میتوانست داشته باشد، نسبت به استطاعت او بود.ظاهراً مردمان کم بضاعت، بیش از یک زن نداشتند.رییس خانه، از حق ریاست دودمان بهره مند بود.یکی از زنان، سوگلی و صاحب حقوق کامله محسوب میشد و او را زن ممتاز میخواندند.از او پست تر زنی بود که به عنوان خدمتکار داشت.
شوهر مکلف بودکه مادام العمر، زن ممتاز خود را نان داده و نگهداری نماید.هر پسری، تا سن بلوغ و هر دختری تا زمان ازدواج دارای همین حقوق بوده است.
تربیت طفل به عهده ی مادر بوده و در صورت احتیاج، پدر، خواهر یا دختر بزرگ خود را به تربیت کودک میگماشت.اگر پسری پدر را چنان که سزاوار شاٌن اوست حرمت نمی گذاشت، ارث پدری او به مادر تعلق میگرفت، مشروط بر اینکه مادر بیش از فرزند، شایستگی و اهلیت داشته باشد. تعلیم مذهبی دختر را، مادر به عهده داشت، اما حق شوهر دادن او، به پدر اختصاص داشت.اگر پدر در قید حیات نبود ، شخص دیگری اجازه ی شوهر دادن دختر را نداشت.این حق نخست به مادر تعلق میگرفت و اگر مادر مرده بود، این امر متوجه یکی از اعمام یا اخوال میشد[۹۰].
بند سوم: ازدواج در ایران کنونی:
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت صورت میپذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج درپاره ای موارد مشترک و در برخی دیگر اختلاف دارند.
اختلاف اصلی ازدواج دائم و موقت، در مدت زمان آن است به این صورت که در ازدواج موقت پس از پایان مدت رابطه زوجیت تمام میشود. همچنین در ازدواج موقت طلاق وجود نداردهمین که زمان مقررمیان آن دو به پایان رسید، زن و شوهرمطلقه محسوب میشوندو زن حق نفقه ندارد، ونیز زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند. مهریه در هر دو نوع ازدواج وجود دارد در حالی که در ازدواج موقت، اگر مهریه تعیین نشود عقد باطل میشود. ولی در ازدواج دائم عقد باطل نمیشود و میتوان آن را بعداً تعیین کرد یا در صورت عدم توافق مهرالمثل تعیین کرد.(یعنی مهریه ای که برای دختران هم شان اودرعرف تعیین میشود.)
الف: مشخصه ازدواج
مهمترین ویژگی ازدواج قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد قانونمند است تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا طلاق و نیز پس از فوت یکی از طرفین، قانونمند است. بنابراین هر ازدواجی بر پایه یک سری قوانین شکل گرفته است و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل است: ۱-قوانین عرفی، ۲-قوانین شرعی، ۳-قوانین مدنی وجود دارد.[۹۱]
ب: ازدواج و ارزش ها
امر ازدواج وتشکیل خانواده بر خلاف آنچه که در نزد برخی از مکاتب وشبه مذاهب میبینیم در اسلام امری محکوم و مطرود نیست، قداست و پاکی است.
رسول خدا(ص)فرمودند هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از خانه ای نیست که بوسیله ازدواج آباد گردد.
و نیز ایشان فرمودند: من احب فطرنی فلیستن بسنتی و من سنتی النکاح.
آن کس که مذهب و روش مرا دوست دارد میبایست به سنت من پایبند شود و از سنت من ازدواج است. از نظر قرآن ازدواج وتشکیل خانواده یک ضرورت اجتماعی ، روانی، غریزی، تنظیمی، اقتصادی و اخلاقی ، عاطفی و تربیتی است.
از نظر اسلام تن دادن به ازدواج موجب پیدایش ارزشها، فواید و غنایم بسیار است که برخی از آنها را بصورت مختصر بررسی میکنیم.
بنداول: ارزش یافتن زوجین
«اسلام با همه ی ارزش و اعتباری که برای زن یا مرد قائل است اعتقاد دارد که هیچ یک از آنان به تنهایی کامل نیست.در سایه ی ازدواج زن و شوهر از حالت فرد بیرون آمده و به مقصد زوجیت که نوعی کمال است میرسند.و این خود موجب ارزش یافتن زن و مرد است.
ازدواج از دید اسلام موجب تکمیل و تکامل است و در سایه ی چنین امری است که هر کدام به
مقام واقعی خود دست مییابند و به احساس بهتری نسبت به خود میرسند.» [۹۲]
بند دوم: دست یابی به وحدت
«در سایه ازدواج زن و مر به وحدتی دست مییابند که جلوه آن را در جای دیگری نمی توان سراغ گرفت.زوجین چون یک روح در دو بدن میشوند، محرم اسرار هم و سبب آرامش و سکون هم خواهند شد.
پس در سایه ی ازدواج، اتحاد روح و روان پدید خواهد آمد و زن و مرد آن چنان به صفا و صمیمیت میرسند که همه ی توان و امکان خود را در راه خیر و سعادت هم صرف میکنند.و چه بسیار دیده شده که زن و شوهر خود را برای یکدیگر فدا کردهاند.» [۹۳]
۱- ارزش یافتن زندگی
ازدواج سبب میشود که زندگی انسان ارزش و معنی پیدا کند، چه بسا باعث شود بسیاری از اختلاف سلیقهها را بخاطر یکدیگر پوچ و بیارزش انگاشته به اهدافی بالاتر اندیشه کنند.