«همه شما در برابر یکدیگر مسئول میباشید».
پس انسانها تنها مسئول خود نیستند، گاهی مسئولیت سایر افراد را باید پذیرفت و در کارها آنها را یاری نمود.
ح) پرورش شخصیت اخلاقی
از نظر اسلام، رفتار انسانها قابل تغییر میباشد. درست است که انسان تحت نفوذ عوامل جغرافیایی و زیستی و اجتماعی قرار دارد اما خود حاکم بر سرنوشت خویشتن میباشد و میتواند در رفتار خود تغییر دهد و در مقابل عوامل تغییردهنده رفتار، مقاومت کند.
اسلام افراد و گروهها را مسئول اعمال خود میداند و تغییرات اجتماعی را نتیجه تغییر در رفتار انسانها میداند. درستی این گفته را میتوان با آیات قرآن نیز تطبیق داد. ما در سوره انفال آیه ۵۳ داریم:
«ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَهً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ».
«این سنت الهی است که خداوند نعمتی را که به قومی ارزانی داشته، تغییر نمیدهد مگر اینکه آن قوم، خود آن را تغییر دهند».
پس انسانها قابل تغییر میباشند و با تغییر دادن بعضی از خلق و خویهای ناپسند، میتوان به بهرههای فراوانی دست یافت.
نظام اسلام یک نظام اخلاقی است. اگر ما اخلاق را چه از لحاظ فردی و چه از نظر جمعی، عبارت از اصول، معیارها، آرمانها و حرکت به سوی کمال مطلق بدانیم، آن وقت است که اسلام یک مکتب اخلاقی به شمار میآید.
پیامبر گرامی اسلام e در این زمینه میفرمایند:
«بعثت لاتمم مکارم الاخلاق».
«برای تکمیل فضیلتهای اخلاقی مبعوث شدم».
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برای تکمیل شخصیت اخلاقی انسانها نیاز است تا راهکارهایی را به انسانها آموزش داد. یکی از این راهکارها عبادت است.
«إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ».[۹۷]
«نماز شما را از ارتکاب کارهای زشت و ناپسندیده و ظلم بازمیدارد».
انسانها به وسیله عبادات به آرامش روحی میرسند و این عامل خود باعث میشود طغیان نکرده و دچار فساد و بیراهه نگردد. هدفهای تربیتی انسان در هر دورهای از رشد او باید منعکسکننده نیازهای فردی و اجتماعی او باشند و این هدفها میبایست مورد تأیید دین اسلام باشند تا فرد و جامعه را به سوی کمال سوق دهند.[۹۸]
راهکارهای تربیتی در اسلام
روش، عبارت است از طریقه علمی که برای رسیدن به هدف انتخاب میشود و بوسیله آن مجموعه فعالیتهایی که بایست برای رسیدن به هدف انجام داد، مشخص میشود و به وسیله روش زودتر میتوان به هدف رسید.
همانگونه که میدانیم افراد به دنیا میآیند در حالی که ذهنی خالی دارند، برای پر کردن ذهن آنها باید از راه چشم، گوش و عقل اقدام کنیم و قرآن نیز این ترتیب را بیان کرده است:
«و اللهُ اُخْرِجُکُمْ مِنَ بطونِ اُمَّهاتِکُم لاَتعْقَلونَ شَیئاً وَ جَعَلَ لَکُم السَمع وَ الاَبْصار وَ الاَفئِدَه».[۹۹]
یکی از ویژگیهای نظام تربیتی اسلام، تنوع روشهای تربیتی آن است. در مکتب اسلام برای تربیت افراد از روشهای گوناگون استفاده میشود.
از میان روشهای تربیتی اسلام به ذکر چند روش میپردازیم:
۱- تلفیق علم و عمل
در اسلام علم و عمل از یکدیگر جدا نیستند، آیه زیر را در نظر بگیرید:
«إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء».[۱۰۰]
«همانا بندگان دانشمند از خدا میترسند».
در صفحه ۶۷ جلد اول کافی از قول حضرت امام صادق u در تفسیر کلمه «علماء» آمده است:
بِالعلماءِ مِنَ صدقِ فِعلهِ قَولهِ وَ مِنْ لَمْ یَصْدِقْ فِعْلَهُ قَوْلُهُ فَلَیْسَ بِعالمِ.
منظور از علماء افرادی است که عمل آنها، سخن ایشان را تصدیق کند و هر که عمل او با سخنش اختلاف داشته باشد عالم نیست.[۱۰۱]
طبق تحقیقاتی که پارهای از روانشناسان کردهاند شاگردان در اکثر موارد از عمل معلم پیروی میکنند نه از سخن او. از لحاظ تربیتی کردار معلم بیشتر از گفتار او در آموزش مؤثر است.
یادگیری در روانشناسی به معنای تغییر رفتار از طریق تجربه میباشد. به نظر این دسته از روانشناسان اگر کسی علمی را بیاموزد و فقط آن مطالب علمی را حفظ کرده و به خاطر بسپارد، آن علم را نیاموخته است.
وقتی گفته میشود در آموزش باید رفتار فرد تغییر کند، منظور این است که طرز تفکر فرد خواستههای او و مهارتهایش همراه با کسب علم و آموزش تغییر کند.
حضرت علی u در نهجالبلاغه آورده است:
«اَوْضَعَ العِلمُ ما وَقَف عَلَی اللِسانِ وَ اَرْفَعه ما ظَهَر فِی الجَوارِحِ وَ الْاَرکانِ».
«پستترین یا بیارزشترین مرتبه دانش در سطح زبان متوقف میشود و عالیترین مرتبه علم، دانشی است که در رفتار یا جوارح و ارکان وجود فرد ظاهر گردد[۱۰۲]».
۲- تربیت عملی
یکی از روشهای تربیتی اسلام، معرفی پیامبران و پیشوایان معصوم u بوده است. پیامبر e و پیشوایان معصوم u از وحدت کامل شخصیت برخوردار بودند و به هر امری که اعتقاد داشتند و در تبلیغ آن کوشش میکردند، عمل مینمودند و عقاید و گفتههای آنها با اعمالشان هماهنگ بود. بر همین اساس، گفته، عمل و تأیید آنها حجت به حساب میآمد و جزء احکام اسلامی محسوب میشد. این وحدت و هماهنگی در رفتار آنها کاملاً مشخص بود. آنها مربی عملی مردم و عامل تداوم پیدا کردن مکتب اسلام بودند.
مسلمانان صدر اسلام نه تنها به گفته آنها گوش فرامیدادند بلکه اعمال آنها را نیز از نزدیک مشاهده میکردند. این نوع تربیت در تغییر رفتار افراد بسیار مؤثر بود.
هم اکنون به نمونهای از رفتار پیشوایان معصوم u میپردازیم.
یکی از آثار رشد عاطفی تسلط بر عواطف است.
در قرآن کریم آمده است: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ».[۱۰۳]
امام محمدباقر u به خاطر وسعت دانش به باقرالعلوم یعنی شکافنده دانشها ملقب بود. مردی مسیحی از روی مسخره کلمه «باقر» را به کلمه «بقره» یعنی «گاو» ارتباط داد و به امام u گفت: أنت بقر (تو گاوی). امام بدون ناراحتی در پاسخ مرد مسیحی گفت: من بقر نیستم و باقرم.
مرد مسیحی گفت: تو پسر زنی هستی که آشپز بود. حضرت فرمود: آشپزی شغل وی بود و ننگی ندارد. او ادامه داد، مادرت سیاه و بیشرم و بدزبان بود. امام u فرمود: اگر این نسبتها را که به مادرم میدهی راست باشد خداوند او را بیامرزد و اگر دروغ است، خداوند از گناه تو که دروغ بستی بگذرد. مرد مسیحی تحتتأثیر این همه حلم و بردباری قرار گرفت و مسلمان شد.[۱۰۴]
۳- روش عقلانی در تربیت اسلامی
پایه و اساس نظام تربیتی اسلام بر تعقل و فهم استوار است.
«اُدْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ».[۱۰۵]
«مردم را از طریق حکمت (سخن منطقی) اندرز نیکو و بهترین طریق بحث به راه خدا دعوت کن».
در این آیه ابتدا استفاده از حکمت یا سخن منطقی، توصیه شده است تا به وسیله آن افراد را به سمت خدا فراخواند. در آیه دیگر آمده است:
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ».[۱۰۶]
«از آنچه بدان علم نداری پیروی نکن».
اصول دین را باید از طریق تعقل پذیرفت.