مردم جهان یا صنفی از مردم (همان، ص ۱۲۰۸).
همچنین برای جامعه در اصطلاح تعاریف بسیاری آمده است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژهی جامعه در معنای اصطلاحی آن مرادف «مدینه» در فلسفه اجتماعی قدیم «مجتمع» در زبان عربی جدید و «society» یا «societe» از زبانهای انگلیسی و فرانسه است.
به نحو کلی میتواند گفت که در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم «وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار کرد، اطلاق لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست چه گروه مردان مثل یک ده کوچک باشد و چه گروه انسانهای که از بدو خلقت تاکنون پدید آمدهاند و ازمیانرفتهاند (مصباح یزدی، ۱۳۶۸، ص ۲۱).
کنیگ در تعریف آن میگوید: دستهای از مردم که به اشتراک زندگی می کنند و میکوشند بهاتفاق وسایل زندگی خویش را تأمین کنند و نسل را ادامه دهند (کنیگ، ۱۳۴۶، ص ۴۸).
دستهی از مردم که برای نیل به هدف عامالمنفعه در حال تعاون به سر میبرند (همان). گروهی متشکل از موجودات انسانی که با پیوند روانی، زیستی، فنی و فرهنگی همبستگی یافتهاند (بیرو، ۱۳۶۶، ص ۳۸۸).
توماس سووه در تعریف جامعه چنین میگوید: جامعه یا اتحادیه به معنای گروهی است از افرادی که بهطور کموبیش ارادی گردآمدهاند تا امتیازات فردی مستقیم یا غیرمستقیم را به دست آوردهاند. به اعتبار ارادی و ساختگی بودن این اجتماع در برابر نوع جامعتری از جوامع بشری قرار دارد که گروهی طبیعیتر است (سووه، ۱۳۵۴، ص ۳۴۵)
شهید مطهری در تعریف جامعه میگوید: مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دستهجمعی دارند جامعه را تشکیل میدهند (مطهری، بیتا، ص۱۱).
با توجه به تعاریف بالا درمییابیم که نیاز مشترک انسانها به اجتماعی زندگی کردن آن ها را به هم پیوند داده است که در اجتماع زندگی کنند و این را خود بهحکم عقل دریافتهاند که برای حل مشکلات خود زندگیشان به شکل اجتماعی و جامعه باشد تا پاسخگو به نیازهای همدیگر باشند.
فصل دوم
شاخص های بارز خانوادهی سالم
پیشگفتار:
ازآنجاییکه انسان اصالتاً موجودی اجتماعی است پس نخستین بستر فعالیت یافتن این ویژگی برتر مخلوق الهی بهطورقطع کانون خانواده است. خانوادهها اصلیترین پایگاه رشد و شکوفایی انسانها هستند و اساسیترین سهم را در سلامت و تعالی جوامع بشری عهدهدار هستند پس زیربنای اصلی سعادت فرد و جامعه خانواده است. اگر اعضای یک خانواده روابط مناسب و سالمی با یکدیگر داشته باشند زمینه رشد و موفقیت آن ها فراهمشده و درنتیجه جامعه نیز پیشرفت خواهد کرد و یک خانوادهی سالم برای رسیدن به چنین موفقیتی که پیشرفت جامعه را نیز به دنبال دارد مجهز به یه سری از شاخص ها است؛ که در زیر به مهمترین این شاخص ها میپردازیم.
۲-۱- داشتن بینش تکاپویی و دوری از دگماتیک:
دگم عقاید خشک و افکار بسته و فرمان غیرقابل تغییر و عدم توجه به پیشرفتهای طرف مقابل و اصرار بر عقیدهی خویش در قالب تعصب است درواقع افراد دگماتیک افرادی هستند که دیگران را سیاهوسفید میبینند و بینششان بینشی جزمی است. در مقابل این افراد، افرادی وجود دارند با بینش تکاپویی اینگونه بینش فرد را برمیانگیزد تا روابط زندگی را پدیدهای جبری نپندارد. در یک خانوادهی سالم زن و مرد از بینش تکاپوی و تحولی برخوردارند و برخورد در این خانواده بر اساس همین نوع نگرش است. «بینش تکاپویی فرد نسبت به همسر او را وامیدارد تا علیرغم پارهای ضعفها و نپختگیها از ناحیه همسر شخصیت وی را همچنان باارزش تلقی نموده و علاوه بر حفظ جایگاه و موقعیتش امکان تحول را نادیده نینگارد و شخصیت انسان را پدیدهای رو به رشد و قابل توسعه در نظر آورد که پیوسته فرصتهای جهت شکوفایی آن وجود دارد و همسر وی نیز از این قاعده مستثنا نیست» (شرفی، ۱۳۸۳، ص ۴۸). پس در یک خانوادهی سالم علیرغم پذیرش ضعفهای یکدیگر جایگاه و موقعیت شریک زندگیشان را نادیده نمیگیرند و طرفین همدیگر را دارای ارزش و کرامت انسانی میدانند و علاقهمند به پیشرفت همدیگر هستند. یک خانوادهی سالم در ارتباط با یکدیگر برخوردی انعطافی دارند و این انعطافپذیری در نحوهی رویارویی افراد با مشکلات آشکار میشود و نقش مؤثری در رویارویی با مشکلات دارد و کلید تداوم روابط خانوادگی است و همین باعث میشود که مدیریت در چنین خانوادهای بهصورت دموکراتیک باشد و حالت استبدادی نداشته باشد. در خانوادههای برخوردار از بینش تکاپویی و تحولی هنگام رویارویی با موضوعات مختلف و مسائلی که در خانواده به وجود میآید بین اعضای خانواده گفتگو صورت میگیرد و اعضای خانواده با یکدیگر به حل مسئله میپردازند. دین اسلام نیز به این مسئله توجه کرده است.
قرآن کریم میفرماید:” لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَهٌ بِوَلَدِها، وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِه وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِک فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوف (بقره/۲۳۳) هیچکس بیش از قدرتش مکلّف نمیشود. نباید هیچ مادرى به خاطر فرزندش زیانى ببیند و هیچ پدرى به خاطر فرزندش؛ و قیّم نیز چنین بر عهده دارد؛ و اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشاورت یکدیگر فرزندشان را از شیر بازگیرند مرتکب گناهى نشدهاند؛ و هرگاه بخواهید کسى دیگر را به شیر دادن فرزندتان برگمارید، اگر مزدى نیکو و در خورش بپردازی". در تفسیر این آیه آمده است اگر پدر و مادر خواستند جدایی طفل را از شیر مادر یا هر شیری جدایی که بر اساس مشورت گناهی بر آنان نیست درواقع این مشورت به صلاح نوزاد و پدر و مادر انجام میگیرد و پایه اصلاحاندیشی و تفاهم خانواده است که دیگر روابط و مصالح اجتماعی بر پایهی آن بنانهاده شده است (طالقانی، ۱۳۶۲، ج۲، ص۱۵۸). پس از فواید مشورت در امور خانواده، این است که طرف مقابل، خود را در فکر و تصمیمی که گرفتهشده، سهیم میداند و دیگر احساس نمیکند که این کار بر او تحمیلشده است (مصباح یزدی، ۱۳۷۷، ج ۳، ص ۷۸).
همچنین میفرماید: إِلى بَعْضُکُم بَعْض (نساء/۲۱) «یعنی شما زنان و مردان اعضای یک پیکرید و همه به یکدیگر نیاز دارید و هیچیک از شما نمیتواند اصالت و استقلال و فردیت دیگری را فدای اصالت و استقلال و فردیت خود سازد» (بهشتی، ۱۳۸۵، ص ۱۰۹). درواقع در یک خانوادهی سالم دینی تصمیمگیری بر اساس استبداد نیست بلکه تصمیمگیری در چنین خانوادهای به علت وجود بینش تحولی و تکاپویی و انعطافی که وجود دارد بر اساس مشورت صورت میگیرد. امام علی (ع) میفرماید: «خوب یاریکردنی است یکدیگر را مشورت کردن زیرا که با مشورت با یکدیگر هریک دیگری را به آنچه صلاح او باشد راه نماید پس هریک یاری نیکو کنید آن دیگری را» (خوانساری، ۱۳۶۶، ج۶، ص۱۵۸). همچنین فرمودند: «هیچ پشتیبانی مطمئنتر از مشورت کردن نیست» (نهجالبلاغه/ حکمت۱۱۳). انعطافپذیری در چنین خانوادهای باعث افزایش آزادی برای فرزندان می شود و فرزندانی که در چنین خانوادههای بزرگ میشوند دارای ویژگیهای مانند ارتباط اجتماعی بالا، سازگاری اجتماعی بالا، عزتنفس، احساس استقلال، قدرت حل مسئله و عدم وجود ترس و اضطراب میباشند؛ بنابراین در یک خانوادهی سالم اندیشهها و افکار حالت منجمد و خشک ندارند چراکه خشکی و تحول ناپذیری با تعادل خانواده سازگار نیست و تعادل و استحکام آن را از بین میبرد پس خانوادهی سالم باوجود داشتن روحیهی انعطاف و بینش و نگرش تحولی و تکاپویی تنشها و سرسختیها را از بین میبرد. ولی عدم وجود انعطاف و جزم در خانواده اثرات مخربی را در خانواده دارد زیرا در مقابل تغییرات مقاومت میکنند و این مانع شکوفایی اعضای خانواده می شود.
۲-۲- تبادل عاطفی:
تبادل عاطفی عبارت است از جو عاطفی حاکم بر محیط یک خانواده و نحوهی برخورد و ارتباطی است که اعضای خانواده ازلحاظ عاطفی با همدیگر دارند که این خود از نیرومندترین عوامل دوام و استحکام خانواده است که این ویژگی از ویژگیهای یک خانواده سالم و موفق است که نقش مهمی در سعادت خانواده دارد؛ بنابراین از بهترین تجلیات زندگی خانوادگی سرمایهگذاری انسانی یا دادوستد عاطفی بین زوجین است بهگونهای در هیچ مرحلهای از مراحل زندگی نمیتواند احساس بینیازی از عواطف نمود. نقش محبت آنقدر مهم و کارساز است که قرآن کریم علت گرایش مردم به پیامبر (ص) را علاقه و مهری دانسته که نبی اکرم نسبت به مردم مبذول داشته است. میفرماید: “وَ لَوْ کُنْت فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْب لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک (آلعمران/۱۵۹) اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراکنده مىشدند".
اگر نیازهای عاطفی در یک خانواده در درون خانواده صورت پذیرد و بین اعضای خانواده تبادل عاطفی و گرمی در رابطه وجود داشته باشد باعث سلامتی پیشرفت و ترقی میشود. قرآن کریم به این مسئلهی مهم توجه داشته است و بر نقش تأثیرگذار محبت در زندگی خانوادگی پرداخته است.
میفرماید: “وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْه وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَه (روم/۲۱) و از نشانههاى قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانى آفرید. تا به ایشان آرامش یابید و میان شما دوستى و مهربانى نهاد". علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میفرماید: «ودّ» به معنای تمنا و آرزو داشتن و دوستی از روی عشق است و رحمت از رحم به معنی نرمی و نرمخویی و نیکی کردن بهطرف مقابل است (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج ۱۶، ۲۴۶). هریک از زن و شوهر به یکدیگر نیاز دارند که این نیاز از طریق ازدواج محقق می شود و بهوسیلهی ازدواج هریک به آرامش میرسند و در هریک از این زوجین بهحکم فطرت رابطهی قلبی برقرار میشود بهگونهای که درنتیجهی ازدواج و همزیستی ازنظر نیاز و حاجت هریک به دیگری محبت و رابطهی قلبی پیدا میکند و هرکدام به یکدیگر وابسته میشوند و هر دو بهتماممعنا به همآمیخته میشوند و به همین دلیل خانواده و اجتماع تشکیل می شود (حسینی همدانی، ۱۴۰۴، ج۱۲، ص۴۰۳). پس یکى از روشنترین جلوهگاهها و موارد خودنمایى مودت و رحمت، جامعه کوچک خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم یکدیگرند و این دو باهم و مخصوصاً زن، فرزندان کوچکتر را رحم مىکنند، چون در آن ها ضعف و عجز مشاهده مىکنند و مىبینند که طفل صغیرشان نمىتواند حوائج ضرورى زندگى خود را تأمین کند، لذا آن محبت و مودت وادارشان مىکند به اینکه در حفظ و حراست و تغذیه، لباس، منزل و تربیت او بکوشند (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج ۱۶، ص ۲۵۰).
آنگونه که پیداست و قرآن کریم نیز به آن اشاره فرموده است مودت و مهربانی یکی از اصول اساسی زندگی مشترک است که پیوند زناشویی با ابراز محبت و علائق استحکام پیدا میکند و از این رهگذر دوام مییابد و در زندگی زناشویی علاقه و محبت باید حکومت کند. تبادل عشق و محبت بین زن و شوهر ابتدا باید از قلب آغاز شود زوجین باید محبت را در قلب خویش پرورش دهند و عشقی خالصانه نسبت به همدیگر داشته باشند. از ارتباطهای بسیار جذاب و سازندهی قلبی ارتباطی که همسران در قالب دعا برای همدیگر برقرار میکنند.
چنانکه در قرآن کریم آمده است “وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُن (فرقان/۷۴) و آنان که مىگویند: اى پروردگار ما، از همسران و فرزندانمان دلهای ما را شاد دار". «قره عین” معادل نور چشم است که در فارسى میگوییم، کنایه از کسى که مایه سرور و خوشحالى است این تعبیر در اصل از کلمه قر (بر وزن حر) گرفتهشده که به معنى سردى و خنکى است و ازآنجاکه معروف است (و بسیارى از مفسران به آن تصریح کردهاند) اشک شوق همواره خنک و اشکهای غم و اندوه داغ و سوزان است، لذا قره عین به معنى چیزى است که مایه خنک شدن چشم انسان مىشود، یعنى اشک شوق از دیدگان او فرومیریزد و این کنایه زیبایى است از سرور و شادمانی» (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۱۵، ص ۱۶۷)؛ زیرا مؤمن وقتی زن و فرزندانش را صالح ببیند دل او شاد و چشم او روشن میگردد و به خاطر همین از خداوند طلب توفیق آن ها را میکند (حسینی شاهعبدالعظیمی، ۱۳۶۳، ج۹، ص۳۸۲).
ازآنجاییکه زبان مهمترین ابزار تعامل اجتماعی است بهگونهای که در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی بهاندازهی ارتباط کلامی تأثیر ندارد امام علی (ع) میفرماید: «زبان ترجمان دل است» (شریف رضی، ۱۳۷۹، ۵۷۲). پس از تبادل قلبی میان زن و شوهر باید تبادل کلامی صورت گیرد چراکه ارتباط انسان بهوسیله گفتار باعث تحریک عواطف دیگران میشود و در زندگی خانوادگی گفتن جملاتی که حاکی از محبت زوجین نسبت به یکدیگر است نهتنها در رفع بسیاری از سوءتفاهمها مؤثر است بلکه بر شدت محبت آن ها نیز میافزاید. خداوند متعال در سورهی (قصص/۹) پس از نقل قصهی یک بانوی وارسته به گفتگویی دلنشین و محبتآمیز او با همسرش پرداخته است. همچنین قرآن کریم در سورهی (لقمان/۱۳) به بیان نحوهی موعظهی لقمان حکیم با فرزندش میپردازد که نصیحت او همراه با مهربانی و عطوفت بود و با کلماتی مانند پسرم، جان دلم، پسر عزیزم که اینگونه نصیحت تأثیرگذار است. پس در محیط خانواده تبادل عاطفی بهوسیلهی کلام بسیار تأثیرگذار است. نمونهی بارز آن ابراز عشق و محبت امام علی (ع) و فاطمه (س) است که در آخرین لحظات عمر زهرا (س) اوج این محبت و حرمت و نگاه متعالی را مینگریم مکالمهای که بین زهرا (س) و علی (ع) رخ میدهد و فاطمه (س) ماجرای خوابش را برای علی (ع) نقل میکند و تعبیرات بلندی را زهرا (س) درباره علی (ع) و نیز تعبیرات عجیبی را علی (ع) نسبت به زهرای مرضیه (سپهر، ۱۳۸۲، ص ۱۸۳). بر همین اساس است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «این گفتار مرد به همسرش که تو را دوست دارم هرگز از قلب زن بیرون نمیرود» (کلینی،۱۴۰۷، ج ۵، ص ۵۶۹). سومین شیوهی تبادل عاطفی در خانواده تبادل عملی است که «در این مرحله هریک از زوجین با شناسایی دقیق روحیه همسر مساعی خود را در جهت ارائه یک خدمت به کار میگیرد و با این عمل نهتنها باری از دوش او برمیگیرند و مشکلات کاهش مییابند بلکه این احساس را در شریک زندگی خود برمیانگیزند که وی فرد باارزشی است» (شرفی، ۱۳۸۳، ص ۵۴). پس در یک خانوادهی سالم دادوستد عاطفی وجود دارد و همسران در خانوادهی سالم هیچگاه از تبادل عاطفی خود را بینیاز نمیدانند و هیچ فرصتی را برای این تبادل از دست نمیدهند و حتی باگذشت زمان این تبادل بیشتر میشود و این تبادل عاطفی میان زن و شوهر است که موجب ایجاد محیط مناسب و سالم برای پرورش کودکان میشود پس در خانواده که یکنهاد اجتماعی است رشد مطلوب فرزندان در تمام ابعاد آن در گروه ارتباط مطلوب و مؤثر عاطفی میان اعضای آن است.
۲-۳- مثبتاندیشی:
منظور از مثبت اندیشی توجه به جنبههای مثبت زندگی ارائه تفسیرهای مثبت از رفتار دیگران و انتظار نتایج خوشایند بر پایه توجه و تفسیرهای مثبت است. خانواده نهاد مقدس اجتماعی و دینی است که بسیاری از نیازهای فردی و روانشناختی انسان در آن تأمین میگردد. ازجمله عواملی که میتواند استحکامبخش این نهاد مقدس باشد، مثبت اندیشی هر یک از افراد خانواده نسبت به یکدیگر است، مثبت اندیشی در خانواده یعنی اینکه اعضای خانواده به نقشها ویژگیها و کارکردهای مثبت یکدیگر توجه کنند و بر نقاط ضعف و منفی تمرکز نکنند. همسران باید از هرگونه بدگمانی نسبت به یکدیگر بپرهیزند چراکه منفی نگری آرامش خانواده را از بین میبرد. دین اسلام بر حسن ظن بسیار تأکید کرده است و از بدگویی کردن، غیبت کردن، به کار بردن القاب نادرست که باعث منفی نگری در مورد دیگران میشود بر حذر میدارد.
قرآن کریم میفرماید: “وَیلُ لٍِکُلِ هُمَزَه لُمَزه (۱/همزه) وای بر غیبت کننده عیبجو". امام علی (ع) میفرماید: «عیبجویی از زشتترین عیبها بدترین گناهان است» (شریف رضی، ۱۳۸۶، ص۳۰۸).
در خانوادههای که مثبت نگری حاکم است روابط نزدیکی باهم دارند چراکه منفی نگری باعث دوری افراد از یکدیگر میشود. بر این اساس است که قرآن کریم میفرماید: “یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم(حجرات/۱۲) اى کسانى که ایمان آوردهاید، از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پارهاى از گمانها گناه است". مراد از ظنى که در این آیه مسلمین مأمور به اجتناب از آن شدهاند، ظن سوء است، وگرنه ظن خیر که بسیار خوب است (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۲۳، ص۲۱۸). داشتن روحیه مثبتگرا به افراد کمک میکند که همه مسائل زندگی را با دیدی مطلوب و زیبا بنگرند و درنتیجه یک نوع رضایت روحی و آرامش خاطر را در زندگی خانوادگی به وجود میآورد. به همین خاطر یکی از مهمترین ویژگیهای خانواده سالم توانایی برخورد مثبت با مسائل و یا به عبارتی مثبتگرایی است افراد واجد این خصیصه شایستگی آنرادارندکه در مواجهه با مسائل انسانی و پدیدهها، جنبههای مثبت، آموزنده و الهامبخش آن را موردتوجه قرار دهند و جنبههای منفی، حتیالمقدور، مورد اغماض قرار گیرد.
پس در یک خانوادهی سالم اعضای آن مثبت نگرند و به جنبههای مثبت امور توجه میکنند، آموزههای اسلامی نیز همواره بر فراموش کردن بدیها دستور میدهد امام علی (ع) دراینباره میفرماید: «مؤمن پردهای را ندرد و رازی را آشکار نسازد مشغولیتش زیاد و شکایتش اندک است اگر خوبی ببیند آن را مطرح سازد و اگر بدی ببیند نهان کند عیب را بپوشاند و غیب نگهداری از خطا درگذرد و از لغزش چشمپوشی کند» (کلینی، ۱۳۶۹، ج ۳، ص ۳۲۲). همچنین خانواده نقش بسیار مهمی در ایجاد نگرش منفی یا مثبت در فرزندان دارد چراکه انسان تحت تأثیر القائاتی است که به او میشود و اینها منفی یا مثبت در ذهن فرد تأثیر میگذارد، شخصی که در خانواده با القائات منفی رشد کرده مسلماً بهراحتی نمیتواند به تفکر مثبت دست یابد زیرا واقعیت این است که رفتار انسان تحت تأثیر نگرش اوست بر این اساس است که با نگرش مثبت حتی در لحظات سخت و تلخ نیز میتوان زیبایی دید چنانکه در واقعهی کربلا میبینیم که حضرت زینب (س) بعد از تحمل آنهمه رنج و سختی با دیدن سر مبارک برادر میگوید: «جز زیبایی چیزی ندیدم» (خوارزمی، ۱۳۶۷، ص ۴۲).
همین نوع نگرش انسان است که در رابطهی زوجین اهمیت فراوانی دارد اگر انسان دید منفی نسبت به همسر خود داشته باشد بیتردید رفتاری مناسب با او نخواهد داشت اما اگر انسان نگرشی مثبت نسبت به همسر خود داشته باشد مسلماً رفتاری متناسب با او خواهد داشت و زمانی که فرد از این دید مثبت همسر خودآگاه میشود با اطمینان از این نگرش همسر خود احساس امنیت خواهد کرد و میزان اعتماد در زندگی بالاتر میرود. بیتردید داشتن اینگونه نگرش مثبت در خانواده بر توانایی افراد در مواجهه با مشکلات میافزاید و آنان را مقاوم میکند؛ بنابراین در یک خانوادهی سالم زوجین به یکدیگر خوشبین هستند و با رویکردی مثبت و سازنده به دیگر اعضا مینگرند و در برخورد با آنان تمایل دارند که به افکار، عملکردها و رفتارها از دریچه خوشبینی و مثبت بنگرند. آنگاهکه اعضای خانواده و بهویژه زوجین با در پیش گرفتن شیوهای مثبت و سازنده و با خوشبینی با یکدیگر ارتباط برقرار سازند، کانون خانواده آنان سالم خواهد بود. زنوشوهری که به دنبال زندگی شیرین و لذتبخش هستند، به همسر خود بادید مثبت و خوشبینانه مینگرند؛ جنبههای مثبت او را در نظر میگیرند و با چشمپوشی از عیوب و نواقص، پیوسته زندگی و رفتارها را زیبا میبینند و حتی گاهی برخی معایب را خوبی و نیکی میبینند.
۱-۴- صداقت و راستی:
بدون شک صداقت و راستی یکی از صفات برجستهی انسانی است که هر کس با هر آیینی آن را تأیید میکند؛ و در اسلام نیز صداقت و راستی جایگاه بسیار ارزشمندی دارد جامعه قرآنی و دینی جامعهای است که آثار صدق و راستی در تمام عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی آن نمایان شود. صداقت از مهمترین کمالات انسان است و همچنین یکی از مهمترین ویژگیهای انسان سالم است، صداقت همچون آهنربایی است که سبب جذب دلها به یکدیگر می شود؛ بنابراین صداقت در خانواده از جایگاه ویژهای برخوردار است و باعث استحکام بنیان خانواده می شود چراکه صداقت باعث ایجاد اعتماد در میان خانواده می شود و پیامد آن برقراری تعامل مطلوب و همزیستی مسالمتآمیز میان خانواده است.
قرآن کریم میفرماید: “وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه (نساء/۴) مهر آنان را به طیب خاطر به آن ها بدهید"منظور از کلمه: (صدقات) مهریه زنان است. معناى کلمه (نِحْلَهً) در اینجا آن بخششى میبخشد که خدا بر شوهر واجب کرده بزن بپردازد. پس معناى آیه این است: مهریه زنان را بپردازید. زیرا این مهریه یک نوع بخششى است که خداى سبحان از طرف خود بر شما واجب کرده که به زنان بپردازید (نجفی خمینی،۱۳۹۸ ق، ج ۳، ص ۱۳۷). قرآن مهر زنان را ازآنجهت صداق نامیده است که پرداخت آن بسان هدیهای و نشانهی صدق ادعای مرد در عشق و علاقه به همسرش است (عسگری،۱۴۱۲، ص ۳۱۰-۳۱۱). در خانوادهای که صداقت بر آن حاکم است اعضای آن دوستدار همدیگر خواهند بود و رفتارشان نسبت به یکدیگر از روی دلسوزی و همدردی است، در خانوادهای که صداقت بر فضای آن حاکم است پدر و مادر به فرزندان خود وعده دروغ نمیدهند و فرزندان هم در مقابل پدر و مادر خود را متعهد به راستگویی میدانند. پس وظیفهی خانواده است که صداقت و راستگویی را بهصورت یک شیوه یا مدل یا رفتار بیاموزد درواقع والدین اولین الگوهای هستند که میتوانند صداقت و راستگویی را به فرزندان خود بیاموزند. امام علی (ع) میفرماید: «جایز نیست یکی از شما به کودکش وعده بدهد آنگاه بدان عمل نکند چراکه دروغ به بدکاری رهنمود می شود و بدکار به آتش» (صدوق، ۱۴۱۷، ص ۵۰۵).
بنابراین یکی از ابواب بهشت صداقت است و خانوادهای بهشتی است که صداقت در رأس آن باشد. پیامبر اکرم نیز در روابط خانوادگی چنان رفتار میکرد که اعضای خانواده دروغ نگویند، پیامبر (ص) «هرگاه میفهمید یکی از اعضای خانوادهاش دروغی گفته چندان از او اعتراض میکرد تا توبه کند» (متقی هندی،۱۳۸۹ ق، ج ۷، ص ۱۳۷)؛ بنابراین اگر صداقت و راستی بر زندگی خانوادگی حکمفرما شود سلامتی، تندرستی، وفاداری و… بر آن خانواده حاکم خواهد شد.
۲-۵- تعهد و رعایت حقوق همدیگر:
بدون شک مسئولیتپذیری و تعهد از ملزومات تشکیل نظام خانواده است. چراکه خانواده محل امنیت و آسایش است بنابراین اعضای آن باید حقوق و تکالیف یکدیگر را رعایت نمایند تا عشق، محبت، وفاداری و صمیمیت بر فضای آن خانواده حاکم شود. باید هم زن در برابر شوهرش صبور و وفادار باشد و هم شوهر نسبت به همسرش نیکوکار و تأمینکننده نیازها باشد. در متون دین اسلام به هر یک از زن و مرد توصیههای شده است که زمینه ساز رابطه مناسب بین آنهاست، «مسئولیتهای مرد در قبال همسرش به چند امر بازمیگردد: تأمین شرایط اقتصادی، برآورده ساختن نیاز عاطفی، احترام و بزرگداشت زن، مدار و مصالحه…، اساسیترین وظیفه زن تأمین نیازهای عاطفی و جنسی همسر است که ازنظر ارزش معادل دشوارترین تکلیف مرد یعنی جهاد شمردهشده است، ابراز عشق و محبت شدید به همسر که در قرآن به آن تصریحشده است از وظایف مهم زنان است» (سالاری فر،۱۳۸۵، ص ۵۵-۵۷). پس ازنظر اسلام و در سایه ازدواج حقوق و وظایفی برای طرفین پدید میآید که عدم رعایت آن موجب پیدایش کیفر و عقوبت
است این حقوق دوطرفه و اساس آن مبتنی بر احترام و وحدت است در سایه آن رفتارها و عملکردها صورت و سازمانی میگیرد جلوی اعمال ناصواب و اختلافات و درگیریها گرفته میشود اینگونه است که لذتها و آرامشها در سایه آن پدید میاید و بالاخره بقای زندگی و دوام و استحکام آن تضمین میگردد (قائمی، ۱۳۷۲، ص ۲۹). در یک خانوادهی سالم هر یک از زن و مرد وظایف و مسئولیتهای خود را میدانند و آن را به نحو احسن انجام می دهند.
قرآن کریم میفرماید:" وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا (بقره/۱۷۷) و نیز کسانى هستند که چون عهدى مىبندند بدان وفا مىکنند” مقصود از عهد کلیّهى پیمانها و قراردادهاى مردم است باخدا و پیغمبر در انجام وظائف دین و نیز کلیّهى پیمانها و قراردادهاى مردم با یکدیگر است (عاملی، ۱۳۶۰، ج۱، ص۲۷۶). همچنین در تفسیر این آیه آمده است که عهد عبارت است از التزام به چیزى و عقد قلبى بر آن بنابراین عهد در آیه شریفه شامل تمامى وعدههاى انسان و قولهایى که اشخاص میدهد می شود (طباطبایی،۱۳۷۴، ج ۱، ص ۶۵۱). ازنظر قرآن کریم اعضای خانواده باید به تعهداتی که دادهاند عمل کنند و حقوق طرفین را رعایت کنند بهگونهای که طرز برخوردها نباید بهگونهای باشد که قداست خانواده زیر سؤال برود. پیامبر فرمودند: «همه شماها شبانید و همه شما در پرورش گوسفندان خود مسئولیت دارید. این مسئولیت در اثر ولایت و سرپرستى پدر خانواده است» (دیلمی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۴۳۲)؛ بنابراین زن و مرد باید با انجام مسئولیتهای خود مانع راه هم نباشند تا از این طرق هم به حیات طیبه برسند و هم تکالیف الهی را انجام داده باشند. امام صادق (ع) میفرماید: «امام علی (ع) هیزم و آبخانه را تهیه میکرد و خانه را میروفت و فاطمه (ع) آسیاب میکرد و خمیر ساختهشده و نان میپخت» (مجلسی،۱۹۸۷، ج ۳۴، ص ۱۸۱). در سیره پیامبر آمده است که آن حضرت حتی در کارهای خانه به همسرانش کمک میکرد. روزی ابن زبیر از عایشه پرسید که رسول خدا در خانه چه میکند و ایشان پاسخ دادن در خانه چون خادم کار میکند که این کار کردن رسول خدا (ص) بهعنوان فرد اول جامعه مسلمین در محیط خانه یک حرکت انسانی الگوست (سویزی،۱۳۸۷، ص ۹). امام علی (ع) نقل میکند: روزی رسول خدا (ص) بر ما وارد شد درحالیکه فاطمه بر سر دیگ غذا بود و من عدس پاک میکردم و فرمود: «ای علی، هر کس خدمت به خانواده را عار نداند و از آن سرباز نزند، بیحساب وارد بهشت می شود» (نوری طبرسی،۱۴۰۸ ق، ج ۱۳، ص ۴۸).
بنابراین خانواده محلی است که اگر اعضای آن مسئولیتهای خود را انجام داده و حقوق و تکالیف یکدیگر را رعایت کنند مظهر یگانگی و توحید عملی الهی می شود و این همان هدف از خلقت است که در قرآن به آن اشارهشده است.
۲-۶- هدفمندی:
بیهدفی انسان را دچار روزمرگی و افسردگی میکند این در حالی است که داشتن هدف انسان را از گمشدن نجات میدهد و مانند یکقطب نما راه را به انسان نشان میدهد و او را به تحرک و کار و تلاش وامیدارد و باعث ایجاد اعتمادبهنفس، انگیزه و عشق در انسان میشود. تحقیقات نشان داده است که بین داشتن معنا و هدف در زندگی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد. پس بیتردید یکی از شاخصهای خانواده سالم داشتن هدف در زندگی است. چراکه هدف به زندگی و حیات معنا میدهد و انسان را در مسیر کمال قرار میدهد. «درواقع گزینش هدف در زندگی دلیلی روشن برای ادامه آن است» (دیآنجلیس،۱۳۸۴، ص ۱۸).
بر این اساس است که هدفمندی حیات بشر از مسائل اساسی قرآن است که دراینباره که میفرماید: “وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِین (انبیاء/۱۶) ما این آسمان و زمین و آنچه را میان آن دوست به بازیچه نیافریدهایم". آسمان و زمین را براى هدف درستى آفریدهایم (طبرسی، ۱۳۶۰، ج ۱۶، ص ۱۰۶). همچنین میفرماید: “أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثا (مؤمنون/۱۱۵) آیا پندارید که شمارا بیهوده آفریدهایم"؛ بنابراین قرآن کریم انسان را هدفمند آفریده است همچنین نگاه قرآن به خانواده نگاه اینکه چند نفر همزیست باهم باشند نیست قرآن خانواده را نظامی جامع و در مسیر کمال میداند که برای تأمین اهداف مقدس پیوندیافته است
پس بر این اساس خانوادهی سالم خانوادهای است هدفمند و کمالگرا که هدفش نزدیکی به ذات مقدس الله است و این ازآنرو است که هدفمندی حیات بشر در ارتباط با صفات الهی است که تأثیر بسزایی در تکامل صفات بشری دارد پس هدف از تشکیل خانواده در اسلام این است که اساساً مؤمنان در دنیا درصدد یافتن چیزهای هستند که آن ها را به خدا نزدیک کند که این خود یکی از راههای بهرهمندی از حیات طیبه که با محوریت الله و یاد خدا میسر می شود. نمونه بارز این امر در زندگی ائمه (ع) مشهود است آنجا که امام علی (ع) در پاسخ پیامبر (ص) که فرمودند: «یا علی همسرت را چگونه یافتی؟ آن حضرت جواب داد: او را بهترین یاور و مددکار در اطاعت و فرمانبرداری از خدا یافتم» (مجلسی،۱۴۰۳، ج ۳۴، ص ۱۱۷). در این جمله کوتاه علی (ع) هدف از زندگی خود با زهرا (ع) را به زیبایی بیان میکند هدفی که دغدغه اصلیاش را بازگو میکند. دقیقاً در راستای همین مقوله است که پیامبر (ص) از زهرا (ع) راجع به شوهرش میپرسد، ایشان جواب داد بهترین شوهر است (همان).
بنابراین چنین نگاهی به زندگی نگاهی الهی و معنوی میدهد و همین داشتن هدف است که به زندگی بشر معنا و روح میدهد به عبارتی زندگی که هدفمند باشد مسیر آن زندگی مشخص است زیرا خداوند زن و مرد را هدفمند در کنار یکدیگر قرار داده است و کمال آن ها را در این آمیختگی و تشکیل خانواده دانسته است. پس خانواده قرآنی خانوادهای است که اعضای آن مراحل بندگی را طی می کنند تا توحید در جامعه حاکم شود و به حیات طیبه راه یابند که این خود همان هدف خداوند از خلقت انسان است.
۲-۷- داشتن تفاهم :
بیتردید بسیاری از نابسامانیها در زندگی خانوادگی به علت عدم تفاهم است و بسیاری از ناراحتیها و کیفرها و تنفرها به این دلیل است که زن و شوهر با زبان همدیگر آشنا نیستند. تفاوتهای زن و مرد که پارهای از خصوصیات شخصیتی آنان را تشکیل میدهد، مرد سخنی میگوید که زن به دلیل آشنا نبودن با منطق او از آن برداشت اشتباه میکند یا زن از روی عاطفه و محبت سخنی میگوید که مرد به دلیل آشنا نبودن با روحیات او برداشت دیگری میکند باعث ایجاد عدم تفاهم بروز مشکلات و اختلاف در روابط آن ها میشود. قرآن کریم در اینگونه موارد دعوت به سازگاری و تفاهم میکند چراکه تفاهم صددرصد هیچگاه میان زوجین و خانواده انجام نمیگیرد و از زوجین میخواهد حتی اگر برخی امور به میلشان نبود با سازگاری و درک متقابل باعث ایجاد تفاهم در زندگیشان شوند.
و میفرماید: “وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسىَ أَن تَکْرَهُواْ شَیًْا وَ یجَْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرًْا کَثِیرًا (نساء/۱۹) و با آن ها به شایستگی رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چهبسا چیزى را خوش نمىدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد". قران میآموزد که اگر مردان از همسران خود رضایت کامل نداشته باشند و به سبب اموری، ناخوشایند و ناخواهی در آنان پیش آمد، بهسوی جدایی میل نکنند و بدرفتاری ننمایند، بلکه سازگاری پیش گیرند تا روابط اصلاح شود و برکات خدا شاملشان گردد بهویژه آنکه بسیاری از مشکلات و اختلاف، معلول بد فهمیدنها و سوءظنهای بیدلیل و حب و بغضهای بیجهت است و قضاوتهایی که در این شرایط صورت میگیرد، غالباً نادرست است بهگونهای که خوبیها در نظرشان بدی و بدیها در نظرشان خوبی جلوه میکند و آنچه نجاتبخش و راهگشاست سازگاری است که در پرتو آن باگذشت زمان حقایق آشکار میشود و روابط بهسوی سلامت مجرا مییابد (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۳، ص ۳۲۰). همچنین در تفسیر این آیه آمده است آنچه ایشان با شما کنند به ایشان همان کنید یعنى بآنها زیان نرسانید و بدزبانى نکنید و با گشادهروئى رفتار کنید (عاملی، ۱۳۶۰، ج۲، ص۳۶۷). پس زوجین باید خود را در نقطهنظر همسرانشان قرار دهند بهگونهای که نحوهی تفکر و بینش او را نسبت به مسائل عیناً درک نموده و از دیدگاه او نسبت به مسائل و دنیا بنگرند تا به مرز تفاهم با همسر خود برسند در چنین موقعیتی رابطه حسنه به مفهوم عمیق آن بر زندگیشان سایه میافکند. پس در یک خانوادهی سالم زن و مرد یکدیگر را درک میکنند زبان یکدیگر را میفهمند تفاوت در سلیقهها را میشناسند و درعینحال تلاش برای خودسازی و تکامل یکدیگر را همانگونه که هستند میپذیرند.
پیامبر (ص) فرمودند: «سازگاری با مردم نصف ایمان است و نرمی با آن ها نصف زندگی» (کلینی، ۱۳۶۹، ج ۳، ص ۱۸۰)؛ بنابراین در یک خانوادهی سالم هر یک از زوجین باوجود برخی از تفاوتها با حفظ احترام و تکریم یکدیگر در پی دستیابی به ریشه این تفاوتها هستند و با سازگاری با این تفاوتها که آن را با همکاری همدیگر به حداقل میرسانند به زندگی هدف و معنا میدهند و هر دو در پی رسیدن به هدف مشترکی که همان رضایت الهی است سعی میکنند که این اختلافات تفاوتها نتواند لطمهای به زندگی آن ها وارد کند و آن ها را از رسیدن به هدفشان بازدارد آن ها در تمام شرایط بر خدا توکل میکنند و با صبر و بردباری و تحمل و سازگاری، با تمام شرایط کنار میآیند و درصدد تغییر آن شرایط با همکاری یکدیگر هستند.
۲-۸- منطقگرایی: